مقایسه ی کارایی مدل های SDSM و CCT در مطالعات تغییر اقلیم(مطالعه موردی حوزه آبخیز کرگانرود)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری گروه جنگل، مرتع و آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه آزاد اسلامی تهران، واحد علوم و تحقیقات.

2 عضو هیات علمی/ پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری

3 دانشیار گروه علوم و مهندسی آب، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه بین المللی امام خمینی، قزوین.

4 دانشیار گروه اقلیم شناسی، دانشکده علوم جغرافیایی، دانشگاه خوارزمی، تهران.

5 دانشیار گروه جنگل، مرتع و آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه آزاد اسلامی تهران، واحد علوم و تحقیقات.

10.22034/jmas.2022.339973.1172

چکیده

با توجه به زمان بر بودن و عدم صرفه اقتصادی استفاده از مدلهای دینامیکی، استفاده از روشهای ریزمقیاس نمایی آماری افزایش یافته است. در این پژوهش نتایج دو مدل ریزمقیاس نمایی CCT و SDSM در شبیه سازی مولفه های اقلیمی روزانه بارش، دمای حداکثر، حداقل و متوسط در حوزه آبخیز کرگانرود در استان گیلان مقایسه شده است. از اطلاعات هواشناسی ایستگاه سینوپتیک بندرانزلی در دوره 2018-1975 به عنوان دوره مشاهداتی استفاده شد. با استفاده از مدل ریزمقیاس سازی CCT و مدل اقلیمی MIROC و مدل ریزمقیاس سازی SDSM و مدل اقلیمی CanESM2، پارامترهای روزانه بارش، دمای حداکثر، حداقل و متوسط منطقه مورد مطالعه تحت سناریوهای RCP2.6، RCP4.5 وRCP8.5 و به ترتیب در سه دوره آتی 2050-2026، 2075-2051 و 2100-2076 شبیه سازی و با دوره مشاهداتی مورد مقایسه قرار گرفت. به منظور بررسی روشهای ریزمقیاس نمایی از شاخص های ارزیابی NS، R² و RMSE استفاده شد. براساس معیارهای NS، R² و RMSE، مدل SDSM در ریزمقیاس نمایی دمای حداکثر، حداقل و متوسط و در بارش به غیر از مقدار فاکتور RMSE سناریوی RCP2.6 و در دوره آتی 2076-2051 در تمامی موارد نسبت به مدل CCT دارای خطای کمتری بوده و بهتر عمل می کند. نتایج حاصل از آزمون من ـ کندال نشان داد که روند تغییرات بارش و دما شبیه سازی شده در دوره های آتی در مدل CCT، معنی دارتر از مدل SDSM بوده و بیشترین میزان معنی داری به ترتیب مربوط به دمای حداکثر (22/3=Z) و دمای حداقل (14/4=Z) در سطح اطمینان بالای 95 درصد مربوط به RCP8.5 میباشد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات